میهن  م ن و ت و

میهن م ن و ت و

درخت توتی بودم در بیابان چرا آبم ندادی آسیابان
میهن  م ن و ت و

میهن م ن و ت و

درخت توتی بودم در بیابان چرا آبم ندادی آسیابان

شاید

دلم سرد شده است ...
دلم تابوت می طلبد ...
اینجا عشق معنا ندارد...
باید رفت... باید رفت ... و خط کشید روی گذشته...
بی هیچ استراژدی ...باید رفت ...
درد دگر گفتنی نیست... چون در مانی نیست...
اینجا صدای پایکوبی ها بسیار... اما دلهای تنها بسیارتر ... 
اینجا وعده های تو خالی... دنیای ای رو به زوالی ...  
اینجا عشق معنا ندارد... باید رفت...
اینجا برزخ تمام است ... اینجا سراپا افسردگیست...
باید رفت... و انتها... انتها چیست... نمیدانم... اما...شاید باید رفت !!!



نظرات 3 + ارسال نظر
mostafa پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 13:53 http://www.romeo1.blogsky.com

سلام ممنون که سرزدی

بعضی وقتا لازمه سرد باشی وگرنه کارت زاره

اجازه میدین لینکتون کنم

سلام
خاهش میکنم

. چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 09:16 http://lopoo.blogsky.com

ممنون که اومدی

mostafa سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 16:58 http://romeo1.blogsky.com

غمگینم همانندِ

مترسکی که به کلاغ گفت ;

هر چقدر دوست داری نوکم بزن ولی تنهایم مگذار...!


وبت زیباست بخصوص مطالب وبت

به وب منم سر بزن خوشحال میشم باهم تبادل لینک داشته باشیم

سلام...مرسی از همدردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد