میهن  م ن و ت و

میهن م ن و ت و

درخت توتی بودم در بیابان چرا آبم ندادی آسیابان
میهن  م ن و ت و

میهن م ن و ت و

درخت توتی بودم در بیابان چرا آبم ندادی آسیابان

...

روزی شیطان وسائل و ابزار کار خود را حراج کرده بود،چرا که از شغل خود خسته شده بود.ابزار هایی بسیار لوکس و زیبا چون دروغ، تهمت، خیانت غرور و غیره.در میان تمام این ابزار ها و وسایل، جنسی بود که از همه کهنه تر و گرانبها تر بود. از شیطان پرسیدند که این چیست که با وجود اینکه بسیار کهنه است این قدر گران قیمت و گران بهاست ؟ پاسخ شیطان به قدری زیبا و خردمندانه بود که من شک کردم که آیا این موجود شیطان است یا خودِ خودِ فرشته !

شیطان گفت:« این "نا امیدی"  ،"یأس" و"بی تفاوتی" است.زمانی که هیچ یک از ابزارهایم در بر خورد با بنده ای کارایی نداشت و به درد نخور به نظر می رسید، از این ابزار استفاده می کردم. دلیل کهنگی اش این است که برای همه ی انسان ها مورد استفاده قرار گرفته و دلیل گرانی اش این است که بسیار خوب کار میکند.

قسمتی از کتاب قواعد بازی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد