میهن  م ن و ت و

میهن م ن و ت و

درخت توتی بودم در بیابان چرا آبم ندادی آسیابان
میهن  م ن و ت و

میهن م ن و ت و

درخت توتی بودم در بیابان چرا آبم ندادی آسیابان

خیلی درد داره

.خیلی در د داره...  عشق رو می گم...  گلوم رو پاره می کنه...

.

.یه حرفایی هست   ,   یه حس هایی  هست  , که نع می شه زد...ونع میشع حسش رو منتقل کرد!

.مثل یه سر خوردگی که ناچاری به دوش بکشی...با تمام سنگینی اش و درد ش حاضر نیستی 

.که بی قید و بند باشی و رها ش کنی... پیرت می کنه...داغون میشی...دیگه احساسی نیست 

.اما باز سنگینی اش را می کشی...دردش را می کشی...زخمش را می خوری... 

.ناسپاسی را با تمام وجود درک می کنی...  تنهایی را به جان می خری...به بهترین شکل ممکن...

.از خودت از جونت از خاسته هات از علایقت از نیازت از همه ی همه ی خودت باز نیز می گذری 

.

.خیلی درد داره...عشق رو می گم   .

نظرات 3 + ارسال نظر
Shohre پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 00:48

Ziba va por az mohtavao hahighati az eshgh

ممنون ار تعریفت

و اینکه معلومه هم سلیقه ی منی تو عشق

تبسم جمعه 6 شهریور 1394 ساعت 22:48 http://tabasomshadi.blogsky.com

نوشته های قشنگی داری عزیزم.
:))
از خوندنشون لذت بردم.

سلام
ممنونم...خوش اومدی عزیزم...خوشحالم که لذت بردی

یک پسَر هَرزه پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 15:22 http://lopoo.blogsky.com

از خودت از چی؟؟؟
خط آخرو میگم

سلام...
منظور از خط آخر متن ... در واقع هر چیزی که مربوط به خود خودت میشع...
ینی ایثار بدون پاسخ منظورم ...ایثار ع فدا شدن در عشق که در آخر نابودی
مطلق رو پیش رو داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد