میهن  م ن و ت و

میهن م ن و ت و

درخت توتی بودم در بیابان چرا آبم ندادی آسیابان
میهن  م ن و ت و

میهن م ن و ت و

درخت توتی بودم در بیابان چرا آبم ندادی آسیابان

نمیر...

شعری زیبا از پابلونروادا به تر جمه ی احمد شاملو... که با خاندنش احساس خوبی به انسان می بخشد.

اگرسفر نکنی 

اگر کتاب نخانی 

اگر به اصوات زندگی گوش ندهی 

اگر از خودت قدر دانی نکنی 

به آرامی آغاز به مردن می کنی 

 زمانی که خود باوری را در خود بکوشی 

وقتی مگذاری دیگران به تو کمک کنند 

به آرامی آغاز به مردن می کنی 

.

اگر برده ی عادات خود شوی 

اگر همیشه از یک راه تکراری بروی 

اگر روز مرگی را تغییر ندهی 

اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی 

به آرامی آغاز به مردن می کنی 

.

اگر از شور و حرارت... از احساسات سرکش

واز چیز هایی که چشمانت را به درخشش وا میدارد...وضربان قلبت را تند 

دوری کنی...

به آرامی آغاز به مردن میکنی 

.

اگر هنگامی که با شغلت شاد نیستی..آنرا عوض نکنی 

و اگر برای مطمین در نا مطمین خطر نکنی 

اگر وارای رویا ها نروی 

اگر به خودت اجازه ندهی...

که حد اقل برای یکبار در تمام زندگی ات ورای مصلحت اندیشی بروی 

به آرامی...   ...

.

امروز زندگی را آغاز کن... امروز مخاطره کن...امروز کاری کن...

نگذار که به آرامی بمیری......


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد